۳-۱-۴-۳-دلبستگی به محیط مسکونی
عناصر کالبدی محله مسکونی از قبیل کیفیت واحدهای مسکونی، خیابانها، فضاهای سبز و غیره در بالا بردن دلبستگی به محله سهیماند. مجموعههای طراحی شده و با کیفیت ساخت مطلوب اجازه میدهند بسیاری از نیازهای مردم که در بالا بردن حس تعلق آن ها به محله مؤثرند، بهتر برآورده شوند در این مورد، هویت کالبدی یا طراحی هدایت شده و هماهنگ مجموعههای مسکونی نیز عامل مهم دیگری عنوان شده است. (عینی فر، ۱۳۸۸)
دلایل دیگری نیز یک محله یا مجموعه مسکونی را برای استفاده های مورد نظر مفید میسازد. با استفاده از امکانات عمومی و وسایل اوقات فراغت مشترک زمینه لازم برای فعالیت ساکنان فراهم می شود. اندازه قطعات تفکیکی زمین، تعداد واحدهای مسکونی، ترکیب هندسی و شکل جغرافیایی و مقیاسی که از آن ها ادراک می شود نیز از عوامل مهم اند. سیمای ظاهری و شخصیت کلی یک محله، با مصالح ساختمانی، رنگ و غیره، دلبستگی به محله و استفاده از فضاهای آن را تشویق میکند.
۳-۱-۴-۴-رضایت مندی از محیط مسکونی
امکانات عمومی در دسترس مردم قضاوت درباره رضایت از محله مسکونی را تحت تأثیر قرار میدهد ظاهر مطلوب محله و نحوه نگهداری خانه های مجاور با میزان رضایت مندی مردم رابطه معناداری را نشان دادهاند. تراکم محله مسکونی و دسترسی به فضای سبز طبیعی نیز در رضایت مردم از محله مهم تشخیص داده شده است (Kearney, 2006). همچنین عوامل اجتماعی- کالبدی معرف هویت مکان در رضایت مردم از محله موثر است (Fleury-Bahi, Felonneau & Marchand, 2008).
-
- عوامل اجتماعی- کالبدی معرف هویت مکان در رضایت مردم از محله موثر است.
-
- دسترسی به طبیعت مهم ترین عامل جلب رضایت مردم از ویژگی های عینی مسکن بوده است.
-
- در این تحقیق همبستگیهای متعددی را میان ساکنان و ویژگیهای محله ارزشیابیهای متفاوتی دارند، به گونهای که شبکه های اجتماعی، ویژگیهای بصری و کالبدی و ویژگیهای فردی و خانوادگی، همگی از عوامل تعیین کننده ابراز رضایت مردم از محله و محیطهای مسکونیاند.
بنابراین، تحلیل یافتههای پژوهشهای مرتبط با موضوع نشان میدهد که ویژگیهای برگرفته از طراحی مجموعههای مسکونی به اندازه فعالیتها و روابط متقابل اجتماعی، با میزان رضایتمندی ساکنان ارتباط دارند. نکته مهم، اهمیت نسبی هر کدام از این عوامل در محلههای مختلف و در متن فرهنگهای گوناگون است.
دلبستگی به اجتماعی محلی ریشه عمیق در مشارکت فردی در تعاملات اجتماعی محلی دارد. محیط انسان ساخت، اگر انتخاب شود و کیفیت آن مطلوب باشد، در ایجاد این پیوند روحی و روانی سهیم است. رضایت از اجتماع محلی تحت نفوذ موثر محیط بوم شناختی و کالبدی است.
-۴-۲-هویت مکانی
احراز هویت یک مکان این امکان را میدهد که فرد در آن فضا مطمئن تر و با آرامش بیشتر حرکت کند. شناخت ، آشنایی و تسلط ذهنی بر فضا نه تنها نیروی زیادی برای ادراک طلب نمی کند بلکه آسودگی خاطر او و احساس امنیت و اعتماد به نفس در استفاده از فضا را به دنبال دارد . احساس راحتی و خوانایی فضا لازم و ملزوم این همانی با فضا است (عینی فر، ۱۳۸۸). تعلق مکانی به معنی رابطه هم پیوندی میان انسان و محیط از دیگر تبعات احراز هویت است. مردم به فضاهای با هویت نیازمندند، تا به آن ها تعلق داشته باشند. خاطره عامل تشدید تعلق مکانی است و حتی میتواند این تعلق را به تعلق خاطر بدل نماید . خاطرات همیشه در ذهن باقی می مانند و فرد نمی تواند از آن ها دور شود . خاطره بیش از آن که منوط به زمان باشد ، در بند مکان است . خاطره به واسطه مکان ، قابل ارجاع است و زمان ، تنها به ردیف کردن پشت سر هم خاطرات کمک میکند . زمان از طریق ردیف کردن خاطرات به طرق متفاوت به فضا امکان چندوجهی بودن و تغییر پذیری در ذهن فرد را میدهد . خاطرات گاه جنبه شخصی دارند و گاها خاطره ای در حافظه جمعی جای میگیرد و تبدیل به یک خاطره جمعی می شود . هویت و خاطره با هم در ارتباطند ، چرا که همه بخشی از تصویر ذهنی شان را بر اساس خاطراتشان میسازند و از دست رفتن جایگاه عینی آن خاطره عمل انطباق ذهنیت و عنیت را مختل نموده ، فرد را در احراز هویت مکانی با مشکل روبرو خواهد ساخت .
در فرایند ساخت مشارکتی یک مکان با هویت، توجه به موارد زیر لازم می نماید:
-
- تشخیص نوع هویت مکان (تاریخی ، اجتماعی، سیاسی ، …)؛
-
- شناسایی عوامل و عناصر هویت دهنده به مکان؛
-
- شناسایی عوامل تأثیرگذار بر حضور گسترده شهروندان در مکان؛
-
- تقویت و ایجاد نمادها و عناصر مرتبط با وقایع و اتفاقات موجود در مکان در راستای پیوند افراد با گذشته مکان؛
-
- طراحی بر مبنای برقراری پیوند روانی افراد با مکان و حفظ هویت مکان؛