
نظارت بر تداوم آن.
2- جلب مشارکت متخصصان حوزه سرویسگرایی: با در نظر گرفتن تمهیداتی برای همکاری مستمر کارشناسان و متخصصان این حوزه در مرحله برنامه ریزی و همچنین مرحله استقرار معماری سرویسگرا.
3- بالا بردن دانش و درک واحد آیتی از مزایای کسب و کار و خروجیهای پروژههای سرویسگرایی و تشویق و ترغیب در راستای سرویسگرا شدن.
4-4-6- زیربعد آمادگی حاکمیت سرویسگرایی
حاکمیت معماری سرویسگرا به معنای کسب اطمینان نسبت به تعریف مفاهیم و اصول و قواعد سرویسگرایی و مدیریت معماری توزیعشده و ایجاد سرویسها مطابق با اهداف کسب و کاری میباشد.
با مطالعه نتایجات، زیربعد حاکمیت سرویسگرایی، در سطح آمادگی متوسط قرار دارد. سازمان فاقد مرکز شایستگی (تعالی) معماری سرویس گرا میباشد. سازمان در زمینه مهندسی مجدد کسب و کار و بهبود مستمر فرایندها دارای آمادگی بالایی براورد شده است. از جمله روشهای رسمی در سازمان، مستند سازی فرآیندها میباشد. مستند سازی ابزار تحلیل عملیات سازمان بوده و از مراحل عملیاتی برنامه ریزی راهبردی به شمار میرود. مستندسازی فرآیندها، گام ابتدایی در جایگزینی شیوههای سنتی با شیوههای جدید مبتنی بر فناوری اطلاعات است؛ اما باید توجه داشت که اصلاح و بهبود روش ها و سیستمهای دستی بر مکانیزه کردن عملیات، تقدم و اولویت دارد. لذا پیش از مکانیزه کردن عملیات، بایستی طرحی برای اصلاح و بهبود شیوه ها و سیستم ها تعریف شود. مستند سازی یکی از گامهای اجرایی طرح توسعه معماری در سازمان را شکیل میدهد. اگرچه تلاش برای ثبت محتوای انتخاب شده برای برنامهها زمان بر است، اما درجه موفقیت سیستم در مرحله استقرار و پیادهسازی را تحت تاثیر قرار میدهد؛ بنابراین از فاکتورهای بحرانی موفقیت در مسیر یکپارچه کردن و هماهنگی پروژههای مختلف توسعه در سازمان، اطمینان از این مطلب است که این پروژه ها به خوبی مستند شده باشند. مهندسی مجدد و بهبود فرآیندهای کاری، مجموعهای از ابزارها را برای شناسایی تغییرات لازم و نوسازی و احیای سازمان در قالب وجهه و سیمایی جدید ارائه میکند. سازمان برای رویارویی با این تغییرات و پذیرش آن به نوعی از انعطافپذیری ساختاری نیازمند است که حدود آمادگی را افزایش میدهد. با توجه به آمادگی متوسط سازمان مورد مطالعه، راهکارهایی در جهت بالا بردن آمادگی این زیربعد پیشنهاد میشود:
1-تعیین یک واحد سازمانی یا مرکز شایستگی (تعالی) معماری سرویس گرا به عنوان مسئول برای یررسی موضوعات مرتبط با سرویسگرایی و نظارت بر اجرای آن اعم از تدوین ضوابط، قوانین و مقررات لازم، فرایندهای توسعه سرویسها، کنترل فرایندها، برنامهریزی سرویسها در سازمان، مدلهای مالی و مالکیت.
2- آموزش و بالا بردن اطلاعات و سطح آگاهی کارکنان سازمان
3-انجام عملیات باز مهندسی و طراحی مجدد فرایند ها در سازمان
4-تأکید بر تهیه و نگهداری مستندات و قراردادها و دستورالعملها، سیاستها و استاندارد سازی و ضوابط سروسگرایی در روند اجرای طرحهای سیستمهای اطلاعاتی و سیستم ها سرویسگرا در سازمان.
5- تعریف پروژههایی تدریجی و افزایشی که به اتصال و ارتباط هرچه بیشتر میان واحدها کمک میکند (با توجه به رویکرد تدریجی بودن پیادهسازی معماری سرویسگرا در سازمان)
6- تدوین و تصویب سیاستهای سرویسگرایی و مشارکت با سازمانهای پیشرو در زمینه سرویسگرایی.
4-4-7- زیربعد آمادگی زیرساختهای فناوری سرویسگرایی
یکی از وجوه برنامه راهبردی اطلاعات و به تبع آن توسعه معماری سرویسگرا، شناخت و بهرهگیری از فناوریهای پیشرفته و زیرساختهای لازم در این زمینه است. توجهات و تمهیدات لازم به مقوله تکنو لوزی و زیرساخت مورد نظر، بستری برای توسعه موفقیت آمیز آن را فراهم میکند. در مقابل اقدام شتا بزده و بدون برنامه برای استفاده از همه دستاوردهای نوین فناوری نیز، به واسطه پویایی بالای محیط فناورانه، به هرج و مرج و ناهماهنگی منابع فنی سازمان میانجامد. عناصر زیرساخت مورد نظر را محیط سختافزاری، نرمافزاری و ارتباطی لازم برای اجرای این گونه معماری تعریف میکنند. انتخاب سخت افزارها و نرمافزارهای مناسب در مورد مقبولیت یک معماری جدید در سازمان، عاملی بسیار تعیین کننده است. فقدان سخت افزارها و نرمافزارهای متناسب با الزامات روشهای کاری و پویایی محیط از دیگر دلایل عمده? عدم موفقیت پیادهسازی این گونه معماری ها در سازمان میباشد.
سازمان مورد نظر با اینکه از پیشتازان در زمینههای فناوری اطلاعات میباشد اما با توجه به نیاز مهم و ضروری و زیرساختهای مرتبط با مبحث معماری سرویسگرا در وضعیت آمادگی کمی قرار دارد. از جمله راهکارهای پیشنهادی در این مقوله:
1- تعریف شاخصهای مناسب برای انتخاب زیرساخت فناوری متناظر با معماری سرویسگرا میباشد شاخصهایی از قبیل قابلیت سازگاری، ظرفیت توسعه و مدت زمان پاسخگویی، امکان هماهنگی با سیستمهای مکمل و فناوریهای در حال ظهور.
2-تعیین دامنه سخت افزار و نرمافزار متناسب با معماری سرویسگرا و برنامه ریزی عملیاتی برای تأمین آن.
3-بررسی تکنیکهای استقرار فرایندها و سرویسها و و تلاش در جهت سرویسگرا شدن.
4-داشتن پلتفرمی از ابزارهای تخصصی شرکتهای فنی مهم و پیشرو در زمینه سرویسگرایی.
5-طراحی سیستم مدیریت معماری سازمانی
6-اشراف داشتن به تکنیکهای استقرار فرایندها و سرویسها
4-4-8- زیربعد آمادگی تسهیل استفاده مجدد سرویسها
در معماری سرویسگرا ، میزان رضایت از سرویسهای طراحی شده خیلی مهم است. برای رسیدن به این قابلیت، سازمان باید روی فعالیتها و فرایندها کنترل داشته باشد. تنظیم سیاستهای نحوه چگونگی تعامل و توسعه سرویسها، ضروری است. بدون وجود این سیاستها، رویههای مستند کردن تعاریف سرویسها و ثبت انها و چرخه حیات و نحوه تعامل مراحل مختلف، ممکن است با مشکل مواجه شود.
نتایج مطالعات سازمانی نشان میدهد که سازمان در این زیربعد دارای آمادگی بالایی میباشد، بدین حال برای ارتقا و حصول آمادگی بسیار بالا راهکارهایی پیشنهاد میشود:
1-تشویق فضای تبادل ایده ها و فرهنگ توسعه تشویق استفاده مجدد نرم افزارها و سرویسها میان بخشهای مختلف سازمان.
2-ایجاد گروه ها و واحدهای رسمی برای شناسایی و معرفی معماری سرویسگرا، تعیین سیاستهای این معماری، فعال در تصمیمگیری و حل و فصل مسائل مربوط به سرویسگرایی.
3- تدوین و تصویب سیاستهای نحوه چگونگی تعامل و توسعه سرویسها و ارزیابی خروجیهای مورد انتظار سرویسها.
4- ایجاد واحد مرکزی برای کنترل کیفیت سرویسها، کنترل میزان دانه پذیری سرویسها و رسیدن به سطح قابل قبولی از استفاده مجدد.
4-5-خلاصه فصل
با در نظر گرفتن مفهوم آمادگی سازمانی به عنوان مجموعه قابلیتهایی در سازمان که از اجرای موفق کل این فرآیند پشتیبانی میکنند، واضح است که در هر مرحله از فرآیند، قابلیتهای خاصی به عنوان زیر شاخصهای کلیدی آمادگی مطرح شده و توانمندی سازمان در عرضه این قابلیت ها، انتقال موفق به مرحله بعد را تضمین میکند. اقدامات اجرایی پیشنهادی برای آماده سازی سازمان، شامل مجموعهای از فعالیتها، تمهیدات و مقدماتی است که پرداختن به آن ها قبل از آغاز اجرایی معماری سرویسگرا ضروری میباشد و میزان موفقیت سازمان را افزایش میدهد. با توجه به ضعفهای سازمان مورد مطالعه در یک سری زیرشاخص ها، پیشنهادها و راهکارهایی برای ارتقا و بهبود مطرح شد. لازم به تذکر است که به دلیل تعامل میان زیرابعاد مختلف آمادگی سازمانی که محصول خاصیت در هم تنیدگی مفاهیم سازمانی است، در برخی راهکارهای پیشنهادی برای ابعاد مختلف، همپوشانی مشاهده میشود. از طرفی با مطرح شدن این راهکار ها، درک و اشراف مدیران سازمان از مجموعه شرایط لازم برای توسعه معماری سرویسگرا افزایش یافته و به تبع آن در جهتگیری ها، سیاست گذاریها و تصمیم گیریهای آنان، نقش بسزایی دارد و به این طریق در ایجاد بستر لازم برای توسعه متوازن سیستمهای مبتنی بر معماری سرویسگرا و هم چنین توسعه مبتنی بر قابلیتهای موجود سازمان، معماری سرویسگرا، سازمان میتواند گام مؤثری بردارد. بدیهی است عدم توجه به زیرشاخصهای مطرح و راهبردهای پیشنهادی و یا بی توجهی به بستر سازی مناسب سازمانی در این زمینه، مخاطراتی را در بر خواهد داشت که شکست و یا عدم تحقق اهداف پروژه توسعه معماری سرویسگرا از تبعات آشکار آن خواهد بود.
فصل پنجم
نتیجهگیری و پیشنهادات
در این فصل خلاصه و جمعبندی از مطالب این تحقیق و نتایج آن آورده میشود و در خصوص اقدامات آتی بحث خواهد شد.
5-1- خلاصه تحقیق
همان طور که در فصول قبل اشاره شده است، از آن جا که هر گونه تصمیمگیری و سیاستگذاری در جهت رشد و توسعه سازمان در استفاده از معماریهای گوناگون از جمله معماری سرویسگرا، مستلزم آگاهی از سطح آمادگی فعلی سازمانها میباشد، اینجاست که فعالیتهای ارزیابی نقشی مهم برای تصمیمگیرندگان ایفا میکنند، در نتیجه نیازمند یک مدل ارزیابی برای آگاهی از میزان آمادگی در سازمانها در حرکت به سمت پیادهسازی معماری سرویسگرا میباشیم. در این تحقیق سعی شده است با در نظر گرفتن دیدگاه کلگرایانه و جامع و زیرشاخصهای دخیل در آمادگی سرویسگرایی سازمان، مدلی ارائه شود که تاثیرشان را بر آمادگی سازمانی نشان دهد؛ اما فاکتور ها و عوامل مختلفی بر میزان آمادگی سازمان تاثیر میگذارند که تحلیل آنها را مشکل میسازد. برای محاسبه میزان آمادگی سازمان، باید ارزیابی دقیقی از وضعیت سازمان انجام شود. مدلهای آماری و رگرسیون از معمولترین روشهای تحلیلی میباشند که غالبا با توجه به حل خطی این پدیده ها، نتایجی همراه با خطا ارائه داده و نمیتوانند با دقت قابل قبول مدل کنند. امروزه سیستمهای هوشمند فازی با توجه به توانایی در حل پدیدههای غیر خطی و عدم قطعی، کاربردهای فراوانی در مسائل مختلف پیدا کردهاند. از آنجایی که ارزیابیهای انجامشده در مورد شاخصهای موثر سازمان ممکن است همراه با خطا باشد، در تصمیمگیری با سیستم خبره فازی، وجود خطا در محاسبه میزان مطلوب یک زیر شاخص، فرایند تصمیمگیری را زیر سؤال نمیبرد و با توجه به ماهیت منطق فازی، قواعد فازی با عبارات زبانی بیان میشوند و به راحتی قابل فهم هستند و بدین ترتیب کلیه شاخصه ای در نظر گرفته شده، در تصمیمگیری موثر خواهند بود. طراحی مدل با استفاده از منطق فازی که از پشوانه محکم و محرز ریاضی برخوردار است صورت می گیر دو این موضوع اثبات شده است که سیستمهای خبره فازی سیستمهایی قابل اعتماد میباشند و پیادهسازی آنها به راحتی انجام پذیر است.
در فصل اول در خصوص تعریف صورت مسأله و تعیین حوزه و ساختار تحقیق بحث شد. در فصل دوم به بررسی ادبیات موضوع در چند حوزه مختلف از قبیل ارزیابی آمادگی سازمانها در سایر حوزههای فناوری اطلاعات، ادبیات و مفاهیم اولیه? مربوط به سرویسگرایی و مدلهای ارزیابیهای سازمانی با استفاده از روشهای فازی پرداخته شد. در فصل سوم به بررسی علل و شاخصهای مرتبط با تعیین آمادگی و موفقیت معماری سرویسگرا پرداخته شد. برای انتخاب منطق فازی مرتبط برای چگونگی طراحی مدل، منطق فازی ممدانی انتخاب شد که در خلال فصل 3 متعاقبا به آن پرداخته شد. در فصل چهارم مدل پیشنهادی مطرح شد و برای بررسی اعتبار مدل پیشنهادی، سازمانی به عنوان مطالعه?