جری برودوس؛ قاتل سریالی خونسردی که به دلیل علاقه به کفش پاشنه بلند، زنان را می کشت

جری برودوس، قاتل سریالی خونسرد و بیرحمی بود که در دهه ۱۹۶۰ زنان بسیاری رو کشته و جزییات ترسناک و دلایل باورنکردنی هر کدوم از قتل هاش رو در دادگاه بازگو کرد.
در سال ۱۹۴۴، وقتی جری برودوس تنها ۵ سال داشت، کفش پاشنه بلند زنونه ای رو تو یه منطقه پر از زباله پیدا کرد.
ایشون دو لنگه ناجور از این کفشای زنونه رو با خود به خونه برده و شدیدا به اونا عشق می ورزید. اینجوری برودوس به روشی دیوونه وار و باورنکردنی عاشق کفشای زنونه شد؛ علاقه بچه گونه ای که در دوران بزرگسالی مرگبار از آب درآمد و اونو به یکی از خوفناک ترین قاتلین سریالی تاریخ آمریکا تبدیل کرد.

به عنوان یه کودک، برودوس تلاش می کرد کفشای معلمان زن و حتی مادر خود رو بدزده چون شدیدا به کفشای زنونه علاقه داشته و نمی تونست در برابر تمایل به داشتن اونا مقاومت کنه.
مادرش که قبل از اونم یه پسر داشت، قبل از بدنیا اومدن جری در آرزوی داشتن یه بچه دختر بود. وقتی که برودوس به دنیا اومد، مادرش به طور دائم نفرت خود از اونو میگفت و این روش در تموم طول عمر جری ادامه پیدا کرد.
جری که نفرت مادرش رو با تموم وجود و به طور شبانه روزی حس می کرد، خشمش رو در درون خود انباشته و کم کم تا سرحد جنون از مادر خود و همه زنان بیزار شد.
وقتی جری برودوس ۱۷ سال بود، واسه اولین بار به یه زن حمله کرد.
ایشون زن نامبرده رو ربوده و اونو مجبور کرد که برهنه شده و در ادامه از اون عکس گرفت.

در ادامه اونو تهدید کرد که اگه در برابر خواسته های جنسی اون اطاعت نکنه اونو شدیدا کتک میزنه. هر چند ایشون به این زن تجاوز کرده و با خشونت تموم با اون خورد اما اونو زنده نگه داشت. بدون این دست اون دست کردن پس از این ماجرا، برودوس دستگیر شده و به بیمارستان روانی فرستاده شد.
ایشون به مدت ۹ ماه در بیمارستان روانی ایالت اوریگون بستری شد و در این مدت تحت آزمایش روانی بسیار دقیقی قرار گرفت. بررسیا نشون می داد که ایشون شدیدا به شیزوفرنی گرفتار بوده و مشخص شد که خشم ایشون شدیدا و کلا متوجه مادرشه. بعد از مرخص شدن از بیمارستان، به اون گفته شد که بهتره از مادرش دور بوده و تنهایی به زندگی خود ادامه بده. اونم از تجویز پزشکان پیروی کرده و مدت کوتاهی بعد از تموم شدن دوره دبیرستان، به عنوان مکانیک و برقکار وارد بازار کار شد.

در سن ۲۲ سالگی، جری در حالی که اطرافیانش فکر میکردن دیگه بهتر شده با یه دختر ۱۷ ساله اهل سالم، اوریگون، ازدواج کرده و به پورتلند جا به جایی مکان کرد.
خیلی زود مشخص شد که درمانای ۹ ماهه اون تاثیر زیادی روی فکرا و خشم فروخفته اون نگذاشته و اون هنوز سوداهای هولناکی در سر داره.
ایشون از نوعروس خود خواست که به طور کاملً برهنه شده و فقط با داشتن کفشای پاشنه بلند به پا، به تمیز کردن خونه بپردازه در حالی که خود از اون عکس می گرفت. بر خلاف این که برودوس و همسرش صاحب ۲ بچه شدن، اما برودوس هنوز وقت کافی واسه حمله به زنان و رفتن به دنبال علاقه شدید و عجیب خود به کفشای زنونه رو داشت. در سال ۱۹۶۷، برودوس به دومین قربونی خود حمله کرد.
اون در حال پیاده روی در خیابون بود که یه جفت کفش پاشنه بلند زنونه شده و بی اختیار به تعقیب اونا پرداخت تا این که به در خونه زن نامبرده رسید.

بعد از این که زن وارد خونه شده و به تختخواب رفت، برودوس به زور وارد خونه شده و اونقدر گلوی زن رو فشار داد که زن بیهوش شد.
بعد به اون تجاوز کرده و پس از برداشتن کفش هاش، فرار کرد.
یه سال بعد سومین قربونی جری برودوس از راه رسید. لیندا سلاوسون یه فروشنده دایره المعارف بود که واسه فروش کتابای خود به برودوس مراجعه کرد.
برودوس وانمود کرد که به خرید این کتابا علاقمنده و اونو به درون خونه کشانده و اونو خفه کرد.
همسرش که از جنایات جری اطلاع نداشت نمی دونست که اون در گاراژ خونه مقدار خیلی از متعلقات و به ویزه کفشای زنان قربونی  یا دیگه کفشای زنونه دزدیده شده رو نگهداری می کنه.
برودوس به اون اخطار داده بود که بدون اجازه اون وارد گاراژ نشه و اونم علاقه ای به رفتن به گاراژ خونه نداشت و هیچ وقت نمی دونست در اون قسمت از خونه چه میگذره.

نوشته دیگر :   معرفی مدارک و شرایط لازم برای تاسیس و تغییرات شرکت های مختلف در ایران

در گنجینه ای از غنایم که برودوس واسه خود جفت و جور کرده بود قسمتای از بدن سلاوسون هم وجود داشت که یه پای اونو بریده و از اون به عنوان مدل کفشای پاشنه بلند زنونه استفاده می کرد.
در آخر برودوس باقیمونده بدن سلاوسون رو به یه موتور اتومبیل بسته و به درون رودخانه مجاور انداخت. در پاییز همون سال، برودوس یه غنیمت باارزش دیگه با به کلکسیون هنری خود اضافه کرد.
ایشون بعد از کشتن یه دانشجو به نام جین ویتنی، یکی از سینهش رو بریده و چندین بار به جسد اون تجاوز کرد.
بعد جنازه اونو به قسمتای سنگین یه اتومبیل بسته و اونا رو به قعر رودخانه و به پیش جنازه مثله شده سولاوسون انداخت چون دیگه از نگهداری اون در خونه خسته شده بود. قبل از فرا رسیدن سال جدید، ۲ زن دیگه هم به وسیله این قاتل سریالی دیوونه به سرنوشتی مشابه دچار شدن.

در ماه می ۱۹۶۹، یه ماهیگیر در حالی که دنبال مکانی مناسب واسه ماهیگیری می گشت جنازه ای رو روی سطح رودخانه یافت. دو روز بعد پلیس جنازه دیگری رو همانجا پیدا کرد.
هر دو جنازه به طور کاملً مثله شده و به قطعات سنگین خودرو بسته شده بودن تا در قعر رودخانه باقی بمونن. هر چند رودخانه و جریان آب باعث از بین رفتن همه سرنخای احتمالی شده بود اما پلیس از یکی از هم اتاقیای مقتولین تونست سرنخی باارزش بدست آورد. اون به پلیس گفت که دوست مقتولش قبل از مفقود شدن تماسایی از یه مرد سن بالا تر از خود دریافت کرده که ادعا می کرده ازجنگ ویتنام برگشته و دنبال آشنایی و ازدواج با یه زنه. ایشون هم اینکه ادعا کرد که ای مرد از زمان مفقود شدن دوستش، بازم در صدد تماس تلفنی برقرار کردن با بقیه هم اتاقیای ویه.

یکی از این دختران به تماسش جواب داده و با اون ملاقات کرده اما بعد از این که متوجه رفتار عجیب اون شد دیگه ملاقات هاش رو با اون ادامه نداده بود. پلیس این دختر رو تشویق کرد که یه قرار ملاقات دیگه با مرد نامبرده ترتیب دهد و وقتی که مرد واسه دیدار با دختر نامبرده در محل تعیین شده حاضر شده خود رو در محاصره افراد پلیس دید.اما مرد نامبرده که برودوس بود بعد از این که مشخص شد مدارک زیادی برعلیه ایشون وجود نداره آزاد شد.
با این وجود خیلی زود زنی به اداره پلیس مراجعه کرده و ادعا کرد که برودوس تلاش کرده به اون حمله کنه و اون موفق به فرار شده.
بدون این دست اون دست کردن پلیس به تفتیش خونه اون پرداخت و در مخفیگاه اون مدارکی پیدا شد که نشون می داد اون همون قاتل سریالیه که پلیس در جستجوی اونه.

در گاراژ خونه اون مقداری طناب نایلونی، عکسای از زنان کشته شده و البته وسایلی که به عنوان غنیمت از قربانیان خود گرفته بود یافت شد.
ایشون سینهای دو قربونی گذشته خود رو بریده و به عنوان وسیله ای تزیینی واسه قرار دادن روی کتاب و کاغذ از اونا استفاده می کرد.
جری برودوس، قاتل سریالی دوستدار کفش زنونه، در آخر دستگیر شده و به حبس ابد محکوم گردید. این قاتل سریالی بیرحم ۳۷ سال در زندان به سر برده و در آخر در سال ۲۰۰۶ درگذشت. اون طولانی ترین دوران اسارت در زندان در تاریخ اوریگون رو به خود اختصاص داد. بعدا در سریال «شکارچی ذهن» (Mindhunter) ساخته سرویس اینترنتی نتفلیکس به پرونده خوفناک این قاتل سریالی در کنار چند قاتل سریالی دیگه مانند اد کمپر پرداخته شد.

«آیلین وورنوس»؛ از دختربچه‌ای معصوم تا خوفناک‌ترین قاتل سریالی زن تاریخ

رابرت هانسن؛ قاتل سریالی که قربانیان خود رو مانند حیوان شکار می کرد

کارل پانزرام؛ داستان غم انگیز و خوفناک خونسرد ترین قاتل سریالی تاریخ

با ۱۰ نفر از درنده خوترین قاتلین سریالی آدمخوار تاریخ آشنا شید [قسمت اول]